پشتِ پنجره‌ی واگن آخر

حرکتِ مداومِ ریل در زیرِ پاهایِ قطارِ ۲:۳۰ عصر از برلین به مونیخ.
مردی در کنارِ ایستگاه ایستاده بود. آدامس میجوید و خیال میکرد.