مسئول فاحشه خونه: تو کارت خیلی خوبه دختر میتونی یه سال دیگه قرار دادتو تمدید کنی؟
دختر: کار من خوب نیست. اندامم هنوز خوب موندن
مسئول فاحشه خونه: همون منظورم بود
دختر: فردا جواب میدم

دخترک فردا کنار مرداب غربی شهر پیدا شده بود. مرده.
نامه به مسئول فاحشه خونه تو دستش بود: بدنم مال تو. قرار داد مجانی تا هروقت که خواستی.

[ تو مجله آخر هفته برلینانه نوشته بود]